فیلم های روی پرده پردیس اطلس

فیلم های روی پرده هویزه

فیلم های روی پرده سیمرغ

فیلم های روی پرده پیروزی

فیلم های روی پرده آفریقا

فیلم های روی پرده قدس

مشهد سینما
  • منفعل، مستقل، تغییرناپذیر

    ۱۳۹۱/۱۰/۲۰
    تعداد نظر :(#)

    منفعل، مستقل، تغییرناپذیر


    درباره «چیزهایی هست که نمی‌دانی» ‌به مناسبت ورودش به شبکه نمایش خانگی

  • اولین فیلم بلند فردین صاحب‌الزمانی از نظر ساختاری بیشتر وامدار آثار مدرن سینمای اروپا و فیلم‌های مستقل آمریکایی (مثلاً بعضی از فیلم‌های جیم جارموش) است (هر چند صاحب‌الزمانی از طریق خط اصلی داستانی و شغل شخصیت اصلی‌اش به طور غیر مستقیم و در یک سکانس جالب به طور مستقیم، ارادت خود را به راننده تاکسی مارتین اسکورسیزی نشان می‌دهد). این شیوه روایت مدرن، چیزهایی هست که نمی‌دانی را وارد حوزه خطرناکی در سینمای ایران می‌کند. خطرناک از این نظر که در این سال‌ها، بسیاری از فیلمسازان تازه‌کار سینمای ایران، برای این که نابلدی، خام‌دستی و عدم وجود نگاه مشخص و هدف‌گذاری شده به آدم‌های فیلمشان را مخفی کنند، رو به ساختاری مثلاً‌ مدرن می‌آورند و همیشه هم ادعا می‌کنند که به خوبی به اصول فیلمنامه‌نویسی و کارگردانی وارد و مسلط‌اند، اما صرفاً به خاطر علاقه‌شان به سینمای مدرن یا ضد قصه یا هر عنوان دیگری، رو به ساخت چنین اثری آورده‌اند. نتیجه کار هم معمولاً به شدت فیلم گول‌زننده‌ای است. فیلمی که به ظاهر تر و تمیز، شسته و رفته و خوش‌ساخت است، اما اندکی که دقیق‌تر به این آثار نگاه کنیم، با یک «هیچ» بزرگ روبه‌رو می‌شویم.

    خوشحال‌کننده است که چیزهایی هست که نمی‌دانی هیچ کدام از مشکلات بالا را ندارد. فرم روایی فیلم، کاملاً آگاهانه و هوشمندانه انتخاب شده و هدف‌گذاری فیلمساز آشکار است. بهترین شیوه روایت چنین داستانی با چنین شخصیت‌هایی، همین است که در فیلم می‌بینیم. چیزهایی هست که نمی‌دانی ادا و اصول ندارد و مسیرش را سرراست طی می‌کند. برای همین است که وقتی صاحب‌الزمانی می‌گوید بلد نیست جور دیگری فیلم بسازد، بر خلاف حرف‌های خیلی از کارگردانان دیگر، نه تنها می‌توان به آن احترام گذاشت، که می‌شود آن را باور کرد. صاحب‌الزمانی بدون تلاش برای پیچیده‌سازی بیهوده فیلمش و بدون این که ادعایی برای زدن حرف‌های بزرگ و تعمیم حرف‌هایش به عالم بشریت داشته باشد، موفق می‌شود یک شخصیت دقیق با ابعاد مختلف و گاه متضادش خلق کند. مهم‌ترین برگ برنده فیلم همین است. شخصیت اصلی فیلم، قبل از هر گونه نمادپردازی و توجهات فرامتنی، یک کاراکتر پیچیده و مستقل است. ضمن این که بر خلاف اکثر فیلم‌هایی که در این سال‌ها ذیل عنوان «هنری» رده‌بندی شده‌اند، صاحب‌الزمانی در چیزهایی هست که نمی‌دانی، زیاد هم به شخصیت اصلی فیلمش نزدیک نمی‌شود و به همین دلیل فرصت چندانی برای قضاوت در مورد اعمال شخصیت اصلی به تماشاگر نمی‌دهد. علی (با بازی علی مصفا) یک روشنفکر منفعل است و در فیلم‌های ایرانی به این عادت کرده‌ایم که شخصیت‌های منفعل مدام از همه ایراد بگیرند و مشکلات‌شان را ناشی از جامعه‌ای بدانند که قدر آن‌ها را نمی‌داند و فیلمساز هم طرف این نگاه را بگیرد. اما در چیزهایی هست که نمی‌دانی، صاحب‌الزمانی حتی اجازه می‌دهد شخصیت‌های فیلم از این رویکرد منفعلانه علی انتقاد کنند («از بیست فرسخی پیداست برزخی... اصلاً همتون انگار برزخین. همتون منتظرین یه چیزی بشه زندگیتونو از این رو به اون رو بکنه. انگار زلزله است. همه ناراضین همه هم نشستن منتظر معجزه. هر کی رو می‌بینی داره غر می زنه. بسه دیگه بابا. از وضعت ناراضی‌ای؟ یه تکونی به خودت بده. عوضش کن. نمی‌تونی؟ می‌ترسی؟ ولش کن. معجزه نمی‌شه»). حتی خود علی هم در برخی از سکانس‌های فیلم به ضعف‌های خود اشاره می‌کند: «من این‌جوریم. همیشه هر وقت باید یه کاری بکنم، یه دفعه اصلاً هیچ کاری نمی‌کنم». با این وجود صاحب‌الزمانی موفق می‌شود فقط با نمایش تنهایی‌های علی، از او یک شخصیت همدلی‌برانگیز بسازد و همین تفاوت اصلی چیزهایی هست که نمی‌دانی با فیلم‌های دیگری است که در سینمای ایران در مورد قشر روشنفکر ساخته می‌شوند. چیزهایی هست که نمی‌دانی اگر ضربه‌ای هم می‌خورد، به خاطر این است که برخی از عناصر فیلمنامه‌ای در دل درام جا نمی‌افتند و بیشتر استعاره‌هایی به نظر می‌رسند که انگار از جایی خارج فیلم به آن وارد شده‌اند (مهم‌ترینش زلزله‌ای که بحثش در طول فیلم جریان دارد و همچنین استفاده از گربه‌ها که آشکارا نشانه‌ای از ورود و خروج زن‌ها در زندگی شخصیت اصلی به شمار می‌روند). ضمن این که هر چند شخصیت اصلی چیزهایی هست که نمی‌دانی به خوبی پرورده شده و البته طبیعی هم هست که در درامی چنین درون‌گرایانه و فردمحور، تمرکز روی شخصیت اصلی ماجرا باشد، اما در نهایت بقیه کاراکترها آن اندازه که انتظار داریم خوب و پخته از آب درنمی‌آیند. نکته منفی دیگر فیلمنامه، حضور داستانک‌هایی است که چیز زیادی به دانسته‌های ما اضافه نمی‌کنند و تأثیر خاصی هم در روند حرکتی فیلم ندارند. اما همه این‌ها باعث نمی‌شوند تا با فیلم خوبی روبه‌رو نباشیم. درباره استراتژی درست فیلمنامه و این که انتخاب شیوه روایی با دقت و هوشمندی بالایی صورت گرفته، صحبت کردیم. نکته مثبت دیگر فیلمنامه این است که فیلمنامه‌نویسان فیلم، موفق می‌شوند تمام فعل و انفعالات شخصیت اصلی را درونی کنند و در عین حال تماشاگر را هم متوجه این فعل و انفعالات کند. ماجرای بیش از حد آشکار گربه‌ها را که فراموش کنیم، می‌توانیم به احساسات درونی علی نسبت به دو زن اصلی ماجرا اشاره کنیم که تقریباً بدون هر گونه اقدام برونگرایانه‌ای برای تماشاگر آشکار و ملموس می‌شوند. اما آن‌چه چیزهایی هست که نمی‌دانی را به یک اثر دیدنی تبدیل می‌کند، عوامل اجرایی آن هستند. از کار درجه یک بازیگران فیلم که بگذریم، می‌رسیم به خود صاحب‌الزمانی به عنوان کارگردان و تدوینگر فیلم که در هر دو زمینه موفق عمل می‌کند. تدوین صاحب‌الزمانی به خوبی ریتم کند و کنترل‌شده فیلم را حفظ می‌کند. (صاحب‌الزمانی سال گذشته فیلم پله آخر به کارگردانی علی مصفا را هم تدوین کرد. فیلمی که از جهاتی به چیزهایی هست که نمی‌دانی شباهت داشت و تدوین صاحب‌الزمانی در آن فیلم هم یکی از نکات مثبت کار بود). کار صاحب‌الزمانی به عنوان کارگردان هم نشان می‌دهد که او چه درک بصری بالایی دارد. نحوه قرار گرفتن کمپوزیسیون‌های افقی و عمودی در کنار هم هوشمندانه است و خود می‌تواند موضوع یادداشتی دیگر باشد. استفاده دقیق از رنگ‌های سرد در طول فیلم و نورپردازی نامریی و هوشمندانه، از دیگر نکات برجسته اجرایی فیلم به شمار می‌روند. یک نمونه‌اش، غلبه رنگ آبی در طراحی صحنه و نورپردازی لوکیشن خانه علی است که مهم‌ترین ویژگی‌های شخصیت او را به تماشاگر منتقل می‌کند: خودمحوری، انفعال، استقلال، تعلق‌پذیری و تغییرناپذیری.

    منبع:کافه سینما
  • Share this article on the social networks

  • Your Name:

    Your Message:





کانال تلگرام مشهد سینما کانال اینستاگرام مشهد سینما
تجهیزات آشپزخانه های صنعتی تجهیزات هتلی عطر روحانی تبلیغات

Copyright @ 2012 Mashhad-Cinema.All Rights Reserved /
طراحی و پیاده سازی توسط شرکت طراحی وبسایت مهام