فیلم های روی پرده پردیس اطلس فیلم های روی پرده هویزه فیلم های روی پرده سیمرغ فیلم های روی پرده پیروزی فیلم های روی پرده آفریقا فیلم های روی پرده قدس
۱۳۹۲/۰۴/۰۵
تعداد نظر :(#)
درباره جدايي احمد از ماري
نگاه منتقد مشهدسينما به "گذشته" اصغر فرهادي
به قلم: محمدعلي محمدپور
در نگاه اول نمي توان به طور مشخص خوشحال بود يا ناراحت از اينكه اصغر فرهادي، فيلمساز محبوب اين سالهاي سينماي كشوربراي ساختن فيلم جديدش به سرزمين مشهور به تمدن و فرهنگ يعني فرانسه رفته است. بايد ببينيم و بررسي كنيم كه نتيجه ي اين باز شدن بندهاي محدودكننده ي فرهنگي و مذهبي و حاكميتي چه بوده است و چه از آب درآمده. فيلم، داستان سرگرداني چند آدم در محيط قصه ي يك آدم قصه گو به نام اصغر فرهادي است. سرگرداني احمد(علي مصفا) در خانه اي كه انگار احمد را در گذشته اش داشته و اكنون جايي براي او ندارد و احمد سرگردان است. سرگرداني مارين(برنيس بژو) بين گذشته اش و بين حال رخوت آور و ساكنش. سرگرداني سمير(طاها رحيم) بين زن به كما رفته اش و رابطه اش با مارين. ديگر شخصيت ها هم همين طور: سرگرداني لوسي، سرگرداني فواد. در واقع شخصيت هاي فيلم فرهادي از دم به كما رفته اند. در گذشته و تصويرهاي گذشته اند، به نظر مي رسد كه فرهادي پيش از كنار رفتن پرده سينما و شروع قصه براي مخاطب شيپور نفخ صور خود را دميده و به كما رفتگان قصه اش را به رستاخيز آورده و جلوي چشم ما از آنها بازي مي گيرد تا ما را سرگرم كند كه نمي كند. اصلا خوشا به حال سلين زن سليم كه نفخ صور به گوشش نرسيده و روي همان تخت و در همان گذشته ي مخصوص به خودش به خواب رفته و مجبور به نقش بازي كردن نيست. نكته ي مشخص اين است كه فرهادي مثل هميشه با مخاطبانش در همين تعليق بين گفته و ناگفته ها و دروغ ها و راست ها به بازي مي نشيند. بازي كه بيش از گذشته بازي سازش از خود مايه گذاشته و مثلا پيچيده طراحي اش كرده است. اما سوال اينجاست كه آيا اين به شوخي گرفتن مخاطب و داناي كل بودن فيلمساز و اصرار بر دروغ گفتن به مخاطب كمكي به بيدار نگاه داشتنش مي كند؟ آيا اينكه هر چند دقيقه اطلاعاتي با منت به مخاطب بدهيم و گره هاي قصه را شل كنيم اما چند دقيقه بعد به مخاطب بگوييم آنچه شنيدي حقيقت نداشت و حقيقت اين است كه اكنون مي خواهيم بگوييم و باز چند دقيقه بعد همين بازي را سر مخاطب درآوريم، تاثير مثبتي در جذب مخاطب خواهد داشت يا خير. و سوال اين جاست كه چندبار بايد اين حلقه را تكرار كنيم؟ بي رحمانه است كه كسي گذشته فرهادي را بدون فيلم هاي قبلي اش ببيند و در موقعيت اين بازي فيلمساز قرار بگيرد. بي رحمانه است. بي رحمانه است اين سخت گيري فرهادي در اطلاعات دادن به مخاطب. در واقع مشكل اصلي گذشته همين است كه واقعا در گذشته هاي خود مانده. مشكل گذشته اين است كه از تهران به پاريس آمده اما همچنان مشكلاتش لاينحل مانده. فيلمساز به ما قبولانده بود كه آمدن به آنور مرزها و يا حداقل بريدن از آن چه كه محيط اختناق اور نمايانده بود ما را به آينده اي روشن مي آورد اما اتفاقاهمين هم دروغ از آب درآمده. واقعيت اين است كه من هم هرچه قدر خواستم گذشته را مستقل از جدايي و درباره الي و چهارشنبه سوري نقد كنم نتوانستم. واقعا نمي شد. بايد بگويم كه گذشته بلد نيست حرف بزند. گذشته حتي نمي داند مخاطبش كيست؟ حتي به اندازه ي جدايي صداقت ندارد كه بدانيم به چه كسي و چه دارد مي گويد. لوسي گذشته بسيار عقب تر از ترمه فكر مي كند.بلد نيست نوجوان مهم و تاثير گذار فيلم باشد و اصلا دوست دارد نباشد. دوست دارد در خيابان اوقات بگذراند تا در دل روايت. ادم هاي درباره الي و چهارشنبه سوري را به ياد آوريد كه چقدر بهتر تكليف شان با قصه معلوم بود. چهارشنبه سوري و درباره الي را بهتر از جدايي و جدايي را بهتر از گذشته مي دانم. و اين به شدت هم دور از ژست آدم هايي است كه اصرار دارند فيلم هاي جديد فيلمسازي را با گذشته اش مقايسه كنند و از قبلي ها لزوما تعريف كنند و فيلم جديد را بزنند. اما يكي از تنها نكاتي از گذشته نسبت به جدايي كه خوشحال مان كرد اين بود كه فرهادي اصرار خود را به روي دست گرفتن دوربينش تا حدودي كنار گذاشته و جدايي زوجين اين فيلمش در خانه اي با تصويري آرام تر مي گذرد. اين كه فرهادي اين بار دوربينش را در جايي از خانه مي كارد مي تواند معني خاصي نداشته باشد و درستش هم همين باشد. در واقع نمي خواهم طوري حرف بزنم كه اين طور به نظر برسد كه اگر فرهادي دوربين روي دست به كار گيرد ايراد بگيريم كه چرا دوربين را نمي كاري و وقتي مي كارد بگوييم چرا كاشتي! اين خوب است كه به اين رسيده كه تعليق هايش لزوما با دوربين روي دست بدست نمي ايند البته كه اميدواريم لزوما دليل اين تغيير نقل مكان فيلم از تهران به پاريس نبوده باشد! به هر روي غيرقابل انكار است كه گذشته فيلمي با فيلمنامه اي پيچيده و فكر شده است كه نكات خاصي از نوع فيلمنامه نوشتن را به فيلمامه نويس هاي امروز سينماي ما مي تواند ياد دهد. و در هر صورت به شما مخاطب سينما توصيه مي كنيم كه اگر توانستيد از تماشاي فيلم فارغ از محبوب بودن فيلمسازش برايتان لذت ببريد قطعا اين اتفاق خوبي خواهد بود.